بینش نو / فروشگاه / ماهنامه جان و تن / ماهنامه جان و تن (شماره 3 و 4) نسخه پی دی اف

ماهنامه جان و تن (شماره 3 و 4) نسخه پی دی اف

(8 بررسی مشتری)

7,500 تومان 6,375 تومان

پس از خريد به قسمت كتابخانه من مراجعه كنيد

رویداد شفای دل

6 تا 13 مهر همه كتاب‌هــا 15% تخفیـف و ارسال رایگان!

توضیحات

ماهنامه جان و تن (شماره 3 و 4) نسخه پی دی اف

فهرست مطالب

يادداشت سردبير

در طلب عشق (مصاحبه با ماريان ويليامسون)

در محضر مولانا

شکست رژيم‌ها!

معرفي گروه روانشناسي دانشگاه تربيت مدرس

رنسانسي در روانکاوي! (مصاحبه اختصاصي با جان فردريکسون)

در ستايش روش يا نکاتي در باب لبخند شيطاني

روانشناسي يا روانپزشکي، روانپزشکي و روانشناسي؟

درباره بيماري رواني

فرزند ناخلف روانپزشکي

آيا روانپزشکي، پزشکي سازي به هنجاري است؟

ديدگاه‌ها و دغدغه‌هاي عامه مردم درباره روانپزشکي

مرثيه‌اي براي يک کتاب

روانپزشکي و محک فلسفه علم

آيا رواندرماني را مي‌توان برعهده غيرپزشکان گذارد؟

ذره بين

دکتر بازي با ذهن

مربي‌گري پويشي فشرده

بازتاب‌هاي اختلال شخصيت در محيط کار

نگاهي گذرا به سفر و سلامت

مديران چگونه مي‌انديشند

گزارش يک مرگ!

برخورد نزديک از نوع محيط

گزارش کتاب ظلمت آشکار

اسطوره و اسکيزوفرني: مدل‌هاي غيرروانپزشکي

سينما و روانشناسي (نگاهي به فيلم عوارض جانبي)

پرواز بر فراز آشيانه فاخته

 

 

يادداشت سردبير

چندي است جان و تن را وقف «جان و تن» کرده‌ايم. دوستان شفيقي تنهايي مرا در اين راه به چشم دل ديدند و با دست مهر به ياري شتفاتند. اما چه بگويم از سنگيني بار و بي مهري يار و عقوت کار! دوستان عاقبتبيني بر دشواري و بي بر بودن کار مطبوعاتي در اين زمان، به خصوص علمي و آن هم در شکل و شمايل «جان و تن»، هشدار دادند، اما چه توان کرد که تکانه ي شوق به هشدار و توصيه آرام نمي‌گيرد و سوداي آفرينش به کنار نمي‌نهد. هر چند «ز منجنيق فلک سنگ فتنه مي‌بارد» اما سنگباران هنوز نه چنان است که شوق را به يأس بدل کند. اميد آن که تير دعا و همت  ياران يکدل و خوانندگان اين سطور کارگر افتد و «جان و تن» به سلامت بماند. بگذريم، در و دلي بود.

«جان و تن» در تکاپوي مساله شناسي و مساله گشايي ذهن و رفتار ايرانيان است. از پژوهش‌ها وام مي‌گيرد تا توجه‌ها را به توانايي‌ها، معضلات و آسيب‌هاي روانشناختي ايرانيان جلب کند، به قدر توان راه‌هاي گره‌گشايي را نيز نشان دهد. فرضيه‌سازي و صورت‌بندي علمي مسائل، راه را بر پژوهش در ضروريات جامعه باز و نقد و نگاه حرفه‌اي به نظريه‌ها و پژوهش‌ها، ضميمه به‌کارگيري علوم روانشناختي در حل مسائل ايرانيان را هموار مي‌سازد. ماهيت پيش و پساپژوهشي اين نشريه سبب مي‌شود تا «جان و تن» عامي و عالم را به‌خود فراخواند. مراد از عامي در اين جا نه که بي‌سواد، بلکه تحصيل‌کردگان در غير علوم روانشناختي و اجتماعي است که دغدغه‌دار احوال ذهني و فرهنگي جامعه‌اند. بالا بردن دانش عوام و ارتباط سازنده‌ي آنان با عالمان اين گستره، از اهداف اصلي «جان و تن» است. 

محور اين شماره، مفهوم بيماري رواني و رويکرد روانپزشکي به آن است. بيماري و اختلال رواني چيست؟ مرزهاي آن کجاست؟ نحوه‌ي مواجهه با آن چگونه است، و چگونه بايد باشد؟ تجربه توده مردم از اين رويکرد چگونه بوده است؟ انعکاس اين رويکرد در حيطه هنر چگونه بوده است؟ مرزها و همپوشي‌هاي خدمت روان‌پزشکي و روان‌شناسي چيست؟ پرسش‌هايي که پيامدهاي علمي و صنفي بسيار دارد. 

الگوهاي علمي مواجهه با بيماري رواني يک طيف‌اند: يک سر اين طيف نگاه کاملا زيستي به مشکلات رواني است. در اين نگاه، اختلال رواني نابهنجاري ساختاري و ياشيميايي مغز است. گروهي از محققان نيز در آن سوي طيف مشکلات رواني را نه بيماري، که سبک خاصي از زندگي مي‌دانند که نامأنوس است، اما الزما ناسالم نيست. شاخص‌ترين محصول طيف مواجهه با بيماري‌هاي رواني، از مغز ناسالم تا سبک متفاوت زندگي، رهيافت پديدارشناختي انجمن پزشکي آمريکا در توصيف و طبقه‌بندي اختلالات رواني (DSM) است. رويکردي که با وجود تمامي انتقادها همچنان به حيات و غلبه خود در توصيف و طبقه‌بندي آسيب‌شناسي رواني ادامه مي‌دهد. ذهن انساني همواره محتاج يک توصيف و طبقه‌بندي دقيق و پويا است تا امکان برخورد خردمندانه و همزباني را فراهم کند. از اين رو نياز به طبقه‌بندي نظام‌دار که راهگشاي برخورد سرراست و مشخص است، ادامه حيات نظام طبقه‌بندي اختلالات را تضمين مي‌کند. اما از سوي دگر، برچسب‌زني برآمده از طبقه‌بندي اختلالات رواني، نگاهي ايستا و تک‌بعدي نيز به همراه دارد که بايد به آن هوشيار بود.

نظام طبقه‌بندي اختلالات رواني با ظهور جنبش روانشناسي مثبت، ارزيابي آسيب‌شناختي رواني را دو بعدي کرد: وجود علائم اختلال و فقدان علائم در محور افقي، و وجود و عدم توانايي‌ها و ظرفيت‌هاي رواني در قالب محور عمومي با عنوان به ـ بودي (Well-Being). تلاش روانشناسان به ظهور طبقه‌بندي ارزش‌ها در عمل (Values in Action)، به‌عنوان مکمل طبقه‌بندي اختلالات و برنامه‌هاي رشد منش قوي (Character Strength Development) منتهي شده است. اين پژوهش‌ها هنوز به توان و گستردگي طبقه‌بندي اختلالات نرسيده است، اما بودجه‌هاي پژوهشي کلان و روانشناسان صاحب‌نام و نفوذ آمريکا در حال هدايت آن هستند. 

در توصيف و تشخيص مشکلات رواني، رويکردهاي فرايند محور نيز متولد شده‌اند: يکي، روش ارزيابي پويا در تشخيص ظرفيت يادگيري، عقب‌ماندگي ذهني، و سطح رشد عقلي است. در اين روش، به‌جاي ارزيابي نتيجه عملکرد کودک همچون مقياس‌هاي هوش‌بهر (IQ)، ظرفيت يادگيري کودک به‌صورت آزمايشي و فردي در رابطه‌اي باليني ارزيابي مي‌شود. اين ارزيابي تعاملي به همت روانشناسان برجسته‌اي چون پياژه شکل گرفت. در حيطه روان‌درماني نيز حبيب دوانلو، روان‌پزشک معروف ايراني‌تبار، روشي براي شناخت عيني ظرفيت بيمار در فهم و تحمل و تغيير مسائل درون‌رواني صورت‌بندي کرده است. وي به‌جاي تکيه بر توصيف و طبقه‌بندي پديدار شناختي اختلالات رواني (DSM)، و به‌جاي تکيه بر فرضيه‌سازي‌هاي ذهني روانکاوي، مداخله مستقيم و فعال براي شناسايي ميزان تحمل و آگاهي بيمار، و مشاهده پاسخ عيني بيمار به مداخلات را مبناي تشخيص و درمان روان‌کاوانه‌ي خود قرار داد. اين دو روش، روش پياژه و دوانلو، وارثي عيني ظرفيت‌ها در دو حيطه شناخت و عواطف (عقل و دل) هستند و هر دو، پديدآورنده نگاهي فرايند محور و عيني به مشکلات عقلاني و عاطفي. در اين سيستم‌ها تشخيص به‌معناي وارثي دقيق و عيني ساز و کارها و فرايندهايي است که به شکل‌گيري نشانه‌هاي اختلال، و حفظ و تقويت آن‌ها مي‌انجامد. در مقابل، مبنا در رويکرد پديدارشناختي، توصيف دقيق و متمايز و عيني اختلالات است. نشانه‌شناسي اي که نه فرايند محور است و نه تئوري محور. 

«جان و تن» در اين دفتر به نقد الگوي توصيف و طبقه‌بندي اختلالات رواني DSM اختصاص دارد. توصيف و طبقه‌بندي اختلالات رواني، سنت ديرپاي روانپزشکي است و حجم عمده آموزش روان‌پزشکي به مهارت در اين سيستم نشانه‌شناسي اختصاص دارد. اين نشانه‌‌شناسي چه فوايد و آفاتي دارد؟ نگاه زيستي و جسماني به مشکلات رواني چه فوايد و آفاتي دارد؟ دغدغه‌هاي عموم مردم در اين خصوص چيست؟ هنر چه طور اين دغدغه‌ها را منعکس کرده است؟ ادبيات چطور؟ نگاه‌هاي غير آسيب‌شناختي به بيماري رواني، در آن سوي طيف در رويکردهاي روان‌پزشکي، روان‌شناسي، فلسفه، و هنر چه بوده است؟ 

چنين نگاه‌هايي تبعات صنفي و حرفه‌اي دارد. مفاهيمي چون بيماري رواني، بيمارستان رواني، دارودرماني، روان‌درماني همگي حکايت از پزشکي‌سازي مشکلات رواني دارد. چنين حرکتي با يافته‌هاي علمي در خصوص ضايعات ساختاري و شيميايي مغز در بيماري‌هاي رواني تقويت شده و مي‌شود. در اين راستا ساخت داروهاي نسبتا مؤثر در مهار علائم اختلالات رواني و نوروتراپي‌هاي مختلف اخير در مواجه‌ي مؤثر با ضايعات مغزي، سايکوزها، و اختلالات فراگير رشد، نويدبخش مي‌نمايد.

بديهي است با چنين نگاهي، اين پزشک است که متولي اصلي و اوليه تشخيص و درمان بيماري‌هاي رواني باشد. اما با تولد روانکاوي و سپس تولد رفتار درماني و پس از آن رويکرد انسان‌گرا يا نيروي سوم در روان‌شناسي، و صورت‌بندي تست‌هاي عيني و فرافکن در تشخيص مشکلات رواني، رويکرد غيرطبي به تشخيص و درمان بيماري‌هاي رواني نيز متولد شد. روانکاوي روشي بود درماني که زيگموند فرويد، پزشک عصب‌شناس ويني، آن را ابداع کرد که شهره عام و خاص است، اما رفتار درماني، درمان‌هاي انسان‌گرا، و تست‌هاي عيني در فضاي روان‌شناسي دانشگاهي متولد شدند. تست‌هاي فرافکن نيز محصول کار روان‌پزشکان و روان‌شناسان دانشگاهي هر دو بود.

به‌کارگيري روش باليني روان‌شناسي حرفه‌اي در اين فضا، در تشخيص و درمان بيماري‌هاي رواني زمينه‌ي بحث‌ها و رقابت‌هاي صنفي ميان روانپزشکان و روانشناسان باليني را دامن زد. با اين که فرويد، به‌عنوان نمونه، روان‌کاوي را بيشتر در منظومه روان‌شناسي مي‌ديد و روانکاوي کردن را مختص اطباء نمي‌دانست، اما اين روش روان‌شناختي در تشخيص و درمان بيماري‌هاي رواني در انحصار روانپزشکان ماند. پزشک و روانپزشک بودن براي آموزش روانکاوي و ورود به انجمن‌هاي روانکاوي ضروري بود. در دهه‌هاي هفتاد و هشتاد ميلادي، روان‌شناسنان باليني‌اي که متقاضي آموزش در انستيتوهاي روانکاوي آمريکا بودند افزايش يافتند، اما انجمن روانکاوي آمريکا چنين اجازه‌اي را به آنها نمي‌داد. 

روانشناسان در موارد محدودي، آنهم به شرط تعهد اين که از روانکاوي در عمل استفاده نکند، اجازه‌ي آموزش روانکاوي را براي مقاصد پژوهشي ميافتند. در اوايل دهه هشتاد، واحد تازه تأسيس روانکاوي در انجمن روانشناسان آمريکا در حال مذاکره با انجمن روانکاوي آمريکا در اين خصوص بود که چهار روانشناس، انجمن روانکاوي آمريکا را براي اين مسأله به دادگاه کشيدند. 

نتيجه دادگاه، پيروزي روانشناسان بود اما اين پيروزي درنهايت به نفع انجمن روانکاوي و رشد بيشتر و بهتر اين روش تمام شد. امروز چنين درگيري‌هاي صنفي اي در آمريکا مشاهده نمي‌شود و روانپزشکان و روانشناسان مرزهاي همکاري و تمايز و قدرت يکديگر را مي‌شناسند و با هم کار مي‌کنند. اما وضعيت اين قصه در دهه‌هاي اخير در ايران چگونه بوده  و هست؟ 

روانشناساني که شاغل در وزارت بهداشت و يا دانشگاه‌هاي علوم‌پزشکي بودند سال‌ها تلاش مي‌کردند که اجازه فعاليت حرفه‌اي مستقل را داشته باشند، اما اين تلاش‌ها در سازمان نظام‌پزشکي راه به جايي نبرد. گروهي از روان‌شناسان و مشاوران در ادامه مبارزه حرفه‌اي و صنفي خود مسأله را به مجلس کشيدند و اين درنهايت به تصويب قانون تأسيس سازمان نظام روان‌شناسي و مشاوره انجاميد. اين سازمان همچون سازمان نظام مهندسي و نظام‌پزشکي کار سازمان‌دهي، نظارت، و صدور مجوز کار براي روان‌شناسان را آغاز کرد. شوق روانشناسان و همت صاحبان نام و منصب در روانشناسي کشور به انضباط و تثبيت هويت حرفه‌اي و گسترش خدمات روان‌شناختي در جامعه منتهي شد. در عين‌حال نقصان ملاک‌هاي روشن و پايدار در صدور مجوز، کم‌توجهي به آموزش نظام‌دار و منضبط روش‌هاي روان‌درماني و تشخيص روان‌شناختي و ابهام در نحوه نظارت بر کار باليني روان‌شناسي، رشد اين حرفه را در کشور با مشکلاتي رو به رو کرده است. 

در اين فضا، زمزمه‌هاي فعاليت سازمان‌هاي موازي در صدور مجوز، همچون بهزيستي و نظام‌پزشکي، و در مقابل، اعتراض برخي روانپزشکان کشور به گوش مي‌رسد. اين زمزمه‌ها گاه در فضاهاي مطبوعاتي و در قالب سخنان تکانشي براي عامه‌ي مردم نيز رخنه کرده است. از سوي ديگر نظام روان‌شناسي نيز در صدد گسترش و روشن‌سازي مرزهاي حرفه‌اي خود است. 

«جان و تن» در چنين فضايي تلاش کرد با گفتماني علمي و فهم زمينه‌هاي روان‌شناختي و صنفي مسأله، در پرونده ويژه اين شماره، مشکلات حرفه‌اي روان‌پزشکي و روان‌شناسي باليني را در کشور بازخواني نمايد و گامي در جهت حل و فصل آن بردارد؛ موضوعات چون کاستي‌ها و مشکلات هر دو صنف و سازوکارهاي همکاري روشن آن‌ها با يکديگر که مي‌تواند به ارائه خدمات بهتر روانپزشکي و روانشناسي براي مردم منتهي شود.

نحوه همکاري و تمايز اين حرفه‌ها بايد نخست در گفتگوهاي علمي، حرفه‌اي و ميان‌رشته‌اي روشن شود و درنتيجه، مصاديق صنفي و حقوقي و نحوه ارتباط و همکاري روانشناسي باليني و روانپزشکي براي همه بازتعريف گردد. در چنين فضايي است که ديالوگ انديشه‌ها و نظرگاه‌ها به سوي تفاهم و تمايز سازنده مي‌رود و همچنين سلسله مراتب اختيارات و مداخله حرفه‌اي در وجوه مختلف برجسته مي‌شود. هر ادعايي بايد در گفتگوي علمي محک زده شود، نه در خطابه خواني براي خلايق. اميدوارم اين تعامل و گفتگوي علمي و حرفه‌اي، جايگاه خود را در تعامل قدرت‌هاي صنفي و سياسي جامعه در حرفه‌هاي روانپزشکي و روانشناسي باليني بيابد و در بسامان کردن آن مؤثر افتد.

نظرخواهي حرفه‌اي از دکتر نوربالا در خصوص دغدغه‌هاي عموم مردم نسبت به دارودرماني در روانپزشکي، و گفتگو با دکتر محيط، رياست واحد ادبيات و روانپزشکي انجمن بين‌المللي روانپزشکي در خصوص جايگاه ادبيات در روانپزشکي نکات جالبي براي پرونده ويژه اين شماره و افزون بر آن در بردارد. مصاحبه‌ي اختصاصي اينجانب با جان فردريکسون نيز در اين شماره، اگرچه بر محور روش نوين روانکاوي مي‌چرخد، نکاتي در خصوص پرونده ويژه اين شماره نيز دارد؛ اينکه در خيلي از موارد درمان‌هاي روانشناختي نمي‌تواند فرد را بي‌نياز از درمان‌هاي دارويي کند و درمان‌هاي دارويي صرف و در مواردي سنگين، به‌جاي توانمندسازي بيمار، فرايند بهبودي را کند مي‌کنند. اينها و نکات باارزش ديگري در فهم ماهيت روانکاوي در انديشه‌هاي جان فردريکسون منعکس شده است که خواندني است. اميد که «جان و تن» تنور تبادل و تفاهم و تضارب آراء را در سطح علوم و مسائل روانشناختي و اجتماعي داغ و مؤدب به آداب کند. با آرزوي گفتگوي دوباره «جان و تن» با جان و تن شما.

نیمـا قربانـی

استاد دانشگاه تهران

توضیحات تکمیلی

ماهنامه: انتخاب نوع (نسخه چاپی / نسخه فايلی)

خريد نسخه چاپی, دانلود نسخه PDF

8 دیدگاه برای ماهنامه جان و تن (شماره 3 و 4) نسخه پی دی اف

  1. فاطمه علی عسکری (خریدار محصول)

    دربافت شد

  2. مونس بشارت (خریدار محصول)

    سلام. وقت خوش. من نتونستم به نسخه پی‌دی اف دست پیداکنم. ممنون می‌شم منو راهنمایی کنید.

  3. سید خلیل موسویان نژاد (خریدار محصول)

  4. دانیال قوچی آتش بیک (خریدار محصول)

  5. محمد آلبوغبیش (خریدار محصول)

  6. مهشید دانشور (خریدار محصول)

    درود به شما????
    مطالعه شد؛ مطالب جالب بودند.
    سپاس

  7. مرضیه باقری (خریدار محصول)

  8. مصطفی مرادی (خریدار محصول)

دیدگاه خود را بنویسید