توضیحات
ماهنامه جان و تن (شماره ۱ و ۲)
فهرست مطالب
مشاوره و رواندرماني
چشمها را بايد شست
حديث کوزهگر و کوزه شکسته
قانون، اخلاق و روانشناسي در مصاحبه اختصاصي با دانلد برسوف
گروه روانشناسي دانشکده علوم تربيتي و روانشناسي در گفتگو با دکتر شهيدي
ازدواج با فرزندان طلاق، آري يا نه؟
آشناپنداري يا دژاوو (Deja vu) چيست؟
ذره بين
افزون خرافه
نيمههاي تاريک و روشن انتقام
پرونده ويژه – زنان بدون مردان
تفاوتهاي زنان و مردان در مديريت سازماني
چه کسي از مديريت زنان ميترسد؟
سندرومي از جنس نقاش گوش بريده
مديران چگونه ميانديشند؟
آيا کودکان مان افسردهاند؟
نشانگان آشيانه خالي براي کار غلبه بر آن
جنون خدايان
خشونت در رابطه زناشويي
ده عادت زوجهاي شاد
صيادان هماي اوج سعادت
از علم تا شبه علم
تفاوتهاي زن و مرد در اعتياد
درمانگران دردمند
سوگ و التيام
چيستي پرخاشگاري
هنر و ناخودآگاه
يادداشت سردبير
ارتباط و در هم تنيدگي فزاينده در دنياي امروز، شکلي از «گفت» و «گو» را طلب ميکند که تسهيلگر تمايز و انسجام باشد؛ تمايزي که پايههاي هويت را ميريزد و انسجامي که آن هويت را از انزوا خارج ميکند و موجب رشد آن ميشود. لازمه شکلگيري هويت، تمايز «من» از «ديگري»، و لازمه شکلگيري انسجام، ارتباط «من» با «ديگري» است؛ انسجامي که ممکن است به هويت متمايز جديدي منتهي شود. چنين ارتباط متقابلي نه تنها بايد بين افراد و گروهها و فرهنگها صورت گيرد، بلکه بايد در درون «من» فرد نيز متحقق شود. من ته تنها با ديگران ارتباط دارم، بلکه با خود نيز در حال ارتباط ام. در واقع ذهن چيزي نيست جز ارتباطات درون رواني و رابطه چيزي نيست مگر ارتباطات اجتماعي. ار اين روي، تمايز و انسجام لازمه ارتباط «من با ديگري» و «من با من» خواهد بود.
اندکي دقت در فرايندهاي اجتماعي، گفت و گو و جدال براي تسلط را نه تنها در جامعه هويدا ميکند، بلکه چنين فرايندي در «جامعه ذهن» در درونِ «منِ» افراد نيز قابل رديابي است. تسلط و قدرتنمايي، مشخصه ناگزير و سيال هر ارتباطي است.اين تسلط ممکن است در فرايندِ گفتگو متحقق شود، همچون گفتگوي سازنده پدر و فرزند و ممکن است از طريق جدال حاصل شود مانند درگيري پدر و فرزند. در اين نگاه گفتگو صرفا بيروني نيست، بلکه وجهي دروني نيز دارد. گفتگوي منشهاي مختلف نه تنها بين افراد که در درون افراد نيز رخ ميدهند. چنين نظرگاهي، پا فراسوي تمايز درون و برون ميگذارد و اين دو را در هم ميآميزد. «من» در اين نگاه، برحسبِ تنوع ارتباط «من» ها يا منشهاي مختلف در درونِ فرد توصيف ميشود و جامعه نيز برحسب تجمع و تحرک و تکثر افرادِ درحالِ تحول. اين پيوند متقابلِ فرد و جامعه نه «منِ» فرد را جوهري متمايز ميانگارد و نه جامعه را بي «من» ميداند: ذهن، جامعه است و جامعه ذهن. داستانهاي مثنوي مولانا و رمانهاي داستايوفسکي بهخوبي ماهيت چند صدايي و متکثرِ منشهاي درون شخصيت فرد و درون جامعه را ترسيم کردهاند.
جان و تن به همت گروهي متولد شده است که در تکاپوي تسهيل گفت و گوي درون فردي و بين فردي ايرانيان از رهگذر علوم روانشناختي و اجتماعياند. ايراني نياز دارد با بهرهگيري از اين علوم خود را شجاعانه و متواضعانه و متوازن بشناسد و هويت خود را تک بعدي و قطبي نبيند؛ آن را در گذر تاريخ مشاهده کند و جايگاه خود را در جامعه جهاني ببيند؛ ماهيت چند صدايي و متکثر «من» ايراني را به رسميت شناسد و اين تکثير را مقوّم هويت خود بداند نه مسبب استحاله آن؛ استحکام و پويايي هويت خود را در گفتگوي دروني و بيروني، که تسهيلگر تمايز و انسجام است، بجويد و هيچ منشي را در خود نه سرکوب و نه کورکورانه به عمل تبديل کند؛ هر منشي را در خود بداند و ببيند، و با بهرهگيري از روششناسي متکثر علوم روانشناختي، گفتگوي علمي را در ميان «من» هاي ايراني ارتقا بخشد. در اين فرايند است که جان و تن خود را ميفهمد و آن را شاد و آرام ميکند: جان و تن مسلمان، مسيحي، زرتشتي، و … جان و تن شيعه، سني، و … جان و تن فارس، ترک، لُر، کُرد، بلوچ، ترکمن، عرب، و … جان و تن پير و جوان، جان و تن زن و مرد، جان و تن فقير و غني، و خلاصه جان و تن ايراني.
اين نشريه در تکاپوي سطحي نگري، عوامفريبي و ترويج اهداف خيلي نخواهد بود، حتي اگر اين آرمان به مرگش بينجامد. آزادسازي نيروهاي درون، برنامهريزي ضمير ناخودآگاه، کنترل زندگي با قدرت فکر، شادي و موقفيت بيپايان، و «خواستن توانستن است» آرمان و تکاپوي منهاي خودشيفته و ناايمن است، اما جان و تن در پي اين است که بفهماند يکدست صدا ندارد؛ فکر فقط يک فکر است و قدرت جادويي ندارد. درد و غم نيز ممکن است به اندازه موفقيت و شادي باارزش باشد؛ هرکاري در زندگي شدني نيست و فهم دايره ناتوانيها به قدر فهم دايره تواناييهاي انساني مهم است؛ فهمي که با روش علمي و بهصورتي ميان فرهنگي متحقق ميشود. در اين وضعيت است که امکان تمرکز و بهرهگيري از تواناييها براي غناي زندگي فراهم ميشود.
دانش روانشناسي، که صد و اندي سال پس از انقلاب صنعتي در غرب شکل گرفت، امروزه يکي از بزرگترين متوليانِ يافتنِ راههاي مناسب براي بسامان کردن رابطه انسان با ابعاد مختلف زندگياش است. به رغم گستردگي تلاش روانشناسان در کشورهاي توسعه يافته در اين راستا، جامعه ايران در اين حوزه در پويشهاي آغازين خويش است. ارتباطِ ارگانيکِ نهادهاي متولي سلامت و پرورش ظرفيتهاي رواني با بدنه اجتماع و همچنين مديران جامعه، راه را بر ارتقا به کار گيري علوم روانشناختي براي مسالهشناسي و مساله گشايي ايرانيان فراهم ميکند. مسالهشناسي و مسالهگشاييِ اي که نه ميتواند با تکيه صرف بر پژوهشها و نظريههاي غرب و نه با پشت کردن به آنها متحقق شود. توليد علوم روانشناختي با بخشنامه و يا تکرار ادعاي علم بايد «چنين و چنان» باشد امکانپذير نيست. با انکار وابستگي يافتههاي علوم روانشناختي به تفاوتهاي فردي و فرهنگي نيز امکانپذير نيست. پديدهاي که رئيس انجمن روانشناسي آمريکا نيز در همين شماره جان و تن در خصوص بيتوجهي به پژوهشهاي ميانه فرهنگي در روانشناسي آمريکا به آنها اشاره کرده است.
مخاطب قرار دادنِ عموم مردم از طريق رسانههايي فراگير با محتوايي علمي، به روز، و موثق، با زباني تا حد امکان روشن و به دور از پيچيدگي، که فعاليتهاي روزمره زندگي جامعه ما را پيش چشم داشته باشد گامي مؤثر در ايجاد اين پيوند است و اين هدف جان و تن است. جان و تن پيشنهادي است براي واکاوي «من» ايرانيان و مسائل آن از منظر روانشنشناختي، و پيشکش به روزترين دستاوردهاي ممکن اين دانش به اهالي اين سرزمين.
رويکرد نشريه جان و تن در گام نخست علمي و فرهنگي است و در اين زمينه دو وجهه اصلي دارد: اطلاعرساني و آموزش. سياست راهبردي نشريه در اين دو وجه براي عموم مردم و طبقات مختلف اجتماعي، در گام نخست فراهم ساختن زمينههاي لازمِ معرفتي براي افزايش آگاهيهاي روان – تني، و بالا بردن مهارتهاي عمومي رفتاري است. از اين رو، در نگاهي کلي محتواي عمومي نشريه ميتواند خودآگاهي درخصوص جنبههاي مثبت و منفي و تواناييها و نقصانهاي روانشناختي عموم را در جامعه ما فراهم سازد. در وجه ديگر، بخشهايي از نشريه اختصاصاً به حوزههاي مختلف روانشناسي در خصوص مسائل جاري جامعه اختصاص خواهد داشت. محتواي اين بخشها، بهکار گيري علوم روانشناختي در فهم فرهنگ، هنر، سياست، روابط روزمره، سلامت احساسي و جسماني، خانواده، و کسب و کار ايرانيان را مد نظر قرار خواهد داد. شايد اين پوشش گامي باشد در بالندگي جان و تن ايرانيان. تا چه قبول افتاد و چه در نظر آيد!
نیمـا قربانـی
استاد دانشگاه تهران
توضیحات تکمیلی
وزن | 260 گرم |
---|---|
ماهنامه: انتخاب نوع (نسخه چاپی / نسخه فايلی) | خريد نسخه چاپی, دانلود نسخه PDF |
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.